قاهره؛ شهری که هم نفرین است و هم پناهگاه

قاهره؛ شهری که هم نفرین است و هم پناهگاه

قاهره، شهر تضادهاست. شهری که هم در روشنایی سوزان نیل می‌درخشد و هم در سایه‌های ازدحام، فقر، مذهب و سیاست فرو می‌رود. قاهره را نمی‌توان تنها پایتخت مصر دید؛ این شهر مثل موجود زنده‌ای غول‌پیکر است که هر روز در حال بلعیدن گذشته و زایش آینده است. از خیابان‌های باریک و پرهیاهوی خان‌الخلیلی تا ساختمان‌های در حال فروپاشی دهۀ پنجاه، از مساجد با شکوه تا کافه‌هایی که در کنار قهوه، سیاست و شعر هم سرو می‌شود. قاهره همیشه بوی اضطراب و امید می‌دهد.

در ادبیات عرب، قاهره جایگاه بی‌بدیلی دارد. شاید هیچ شهری در جهان عرب به اندازۀ آن در داستان‌ها و رمان‌ها حضور نداشته باشد. نجیب محفوظ، محمود تیمور، صنع‌الله ابراهیم، علاء الاسوانی، یوسف ادریس و نسل‌های تازه‌تر هر یک به نحوی با قاهره گفت‌وگو کرده‌اند. این شهر برای نویسندگان نه فقط پس‌زمینه، که موجودی زنده است؛ دشمنی آشنا، معشوقی سخت‌گیر. در آثار محفوظ، قاهره شهری است که ساکنانش در برابر زمان و قدرت می‌جنگند. در رمان‌های معاصرتر، مثل آثار الاسوانی یا احمد ناجی، این شهر بیشتر شبیه یک هزارتوی اجتماعی و روانی است که هویت را می‌بلعد و بازتعریف می‌کند.

قاهره با رشد جمعیت، نابرابری، و میراث سنگین سیاسی‌اش، ادبیاتی ساخته که بین واقع‌گرایی و طنز، بین خشم و تسلیم در نوسان است. نویسندۀ مصری امروز ناگزیر است شهر را بنویسد، چون شهر همه‌چیز را بلعیده است: عشق، سیاست، مذهب، طبقه، حتی زبان. همین است که ادبیات قاهره، برخلاف ظاهر ساده‌اش، همیشه چندلایه است و در مرز میان واقعیت و هذیان حرکت می‌کند.

در چنین بستری است که کتاب صداهایی از قاهره معنا پیدا می‌کند. این مجموعه، که در سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات بریتانیایی Comma Press منتشر شد، بخشی از پروژه‌ای بزرگ‌تر است: معرفی شهرهای جهان از خلال داستان‌های کوتاه نویسندگان بومی‌شان. سردبیر کتاب، راف کورمک، مصرشناس و مترجمی است که سال‌ها در قاهره زندگی کرده و به‌خوبی با لایه‌های فرهنگی و سیاسی آن آشناست. او در مقدمۀ کتاب می‌نویسد: «قاهره شهری است که می‌خواهد خودش را از یاد ببرد.»

کتاب شامل نه داستان از نویسندگان مصری معاصر است و هر یک بُرش کوچکی از زندگی در قاهره را نشان می‌دهد؛ از دید مأمور پلیسی درگیر پرونده‌ای مبهم تا زنی که در شهر به دنبال عشق و معنا می‌گردد. در ظاهر، این‌ها روایت‌های ساده‌ای از روزمرگی‌اند؛ اما هرکدام به شکلی لایه‌دار، تصویری از جامعه‌ای را می‌سازند که میان انفعال و انفجار معلق مانده است.

حاتم حافظ با زبانی استعاری، به بی‌ثباتیِ هویت در جامعۀ پس از انقلاب ۲۰۱۱ می‌پردازد. نهلا کرم در داستانی با شخصیت اصلی زن، قاهره را شهری می‌بیند که بدن و ذهن زن را در محاصره دارد، اما در همان محاصره نوعی بیداری شکل می‌گیرد. از سوی دیگر، نائل الطوخى با زبانی سرد و تکه‌تکه، از فروپاشی روابط انسانی در دنیای دیجیتال قاهره می‌گوید. هر داستان تصویری تازه می‌دهد و در مجموع، کتاب شبیه به نقشه‌ای است از احساسات و تناقضات یک شهر معاصر.

نکتۀ مهم در صداهایی از قاهرهآن است که هیچ داستانی به دنبال نمایش قاهره برای خوانندۀ خارجی نیست. خبری از شتر، نیل یا اهرام نیست. نویسندگان این مجموعه نه در پی اگزوتیسم‌اند و نه در پی تبلیغ. آنها از درون وجودشان حرف می‌زنند؛ از خستگی کار، از بیکاری، از آپارتمان‌های خفه، از عشق‌های کوتاه و شکست‌خورده. طنز در این کتاب نه برای خندیدن، بلکه برای دوام آوردن است. قاهره در اینجا به مثابۀ استعاره‌ای از فشار زندگی مدرن ظاهر می‌شود؛ شهری که در آن همه چیز، حتی امید، بوی فرسودگی می‌دهد و با این حال، مردمش هنوز دست از تلاش نکشیده‌اند.

از نظر ساختاری داستان‌ها ترتیب دقیقی دارند. آغاز با داستان‌هایی است که بیشتر رئالیستی‌اند و به تدریج به سوی روایت‌هایی سوررئال و فلسفی می‌رود. این چینش هوشمندانه باعث می‌شود خواننده از سطح به عمق فرو برود؛ درست مثل قدم ‌زدن در قاهره، که هر خیابانش به کوچه‌ای باریک‌تر و مبهم‌تر می‌رسد.

اما شاید ارزش اصلی کتاب در این باشد که تصویری که از قاهره‌ ارائه می‌دهد که هم جهانی است و هم محلی. هرچند نویسندگان مصری‌اند و دغدغه‌های‌شان ریشه در تاریخ خاص خودشان دارد، اما تنهایی، بی‌اعتمادی، فروپاشی معنا و مقاومت در برابر روزمرگی، موضوعاتی‌اند که برای خوانندۀ هر کشوری قابل لمس‌اند. به همین دلیل، این کتاب فقط دربارۀ قاهره نیست؛ دربارۀ هر شهری است که دارد در فشار مدرنیته خرد می‌شود .در نهایت، صداهایی از قاهره یادآوری می‌کند که ادبیات شهری صرفاً ثبتِ فضا نیست، بلکه تلاشی‌ست برای درک روان جمعی. قاهره، با تمام سنگینی و شکوهش، در این داستان‌ها زنده است: شهری که هم نفرین است و هم پناهگاه.

صداهایی از قاهره

برای خوانندگان فارسی‌زبان، این کتاب می‌تواند پنجره‌ای تازه به ادبیات عرب معاصر باشد؛ ادبیاتی که دیگر به شعارهای پان‌عربی یا تصویرهای کلاسیک متکی نیست، بلکه در پی ثبتِ حقیقت زیستن در قرنی است که همه‌چیز، حتی خاطره، به سرعت در حال تغییر است. صداهایی از قاهره به ما یادآوری می‌کند که شهرها، اگرچه تغییر می‌کنند، اما آنچه از آنها در ادبیات باقی می‌ماند، همان نبض انسانی است که زیر پوست سنگ و دود هنوز می‌تپد.

5 روز قبل

پست‌های مشابه

دیدگاه و پرسش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قاهره؛ شهری که هم نفرین است و هم پناهگاه

قاهره؛ شهری که هم نفرین است و هم پناهگاه

5 روز قبل

دیدگاه و پرسش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

safir

آخرین مقالات

5 مقاله اخیر را می‌توانید از این قسمت مشاهده نمایید.

بهترین مقالات

بهترین مقالات را می‌توانید در این قسمت ببینید.